English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8325 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Taoism U روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pluralism U عقیده مبتنی برلزوم دخالت کلی و عملی موسسات و مجامع غیر دولتی در امر اداره مملکت
bolshevism U مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
dogmatism U دگماتیسم روش فکری که به موجب ان "دگمها" یا سنن و سوابق مسلمه باید بدون پرسش وکورکورانه مورد تبعیت قرارگیرند
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
informally U بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation U بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed U بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
warehousing system U روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
flattest U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat U ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest U بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently U آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
individualism U فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
centralism U سیستم تمرکز در اداره مملکت
decentralism U سیستم عدم تمرکز در اداره مملکت
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law U مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
offhand U بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed U بدون اضطراب بدون کشش
unbranched U بدون انشعاب بدون شعبه
achylous U بدون کیلوس بدون قیلوس
tenancy in common U حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
objectivism U روش فکری که مبتنی بر اصالت حقایقی است که به وسیله درک حسی استنباط میشود
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
steer U حکومت اداره کردن
steered U حکومت اداره کردن
steers U حکومت اداره کردن
recoilless U جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
regency U اداره یا محل کار یا حکومت نایب السلطنه
regencies U اداره یا محل کار یا حکومت نایب السلطنه
inoperculate U بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
internationalism U روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
polygarchy U حکومتی که به دست عده زیادی اداره شود حکومت جمعی
revisionism U روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
pragmatism U مصلحت گرایی روش فکری منسوب به ویلیام جیمز امریکایی که درمقابل تعریفی که فلسفه مابعدالطبیعه از حقیقت میکند به این شرح " مطابقت ذهن با واقعیت خارجی "تعریف جدیدی وضع نموده است به این شکل " ان چه درعمل مفید افتد حقیقت است "
totalitarianize U تبدیل بحکومت یکه تاز کردن بصورت حکومت مطلقه واستبدادی اداره کردن
wanting U بدون
obtrusively U بدون حق
not nearctic U بدون
to a certainty U بدون شک
undoubted U بدون شک
acheilos U بدون لب
acheilous U بدون لب
without U بدون
undoubtedly U بدون شک
doubtlessly U بدون شک
goalless U بدون گل
unstressed U بدون مد
i'll warrant U بدون شک
ex U بدون
ex- U بدون
indubitable U بدون شک
bottomless U بدون ته
but U بدون
sans U بدون
and no mistake U بدون شک
with in compass U بدون مبالغه
dimensionless U بدون بعد
workless U بدون عمل
zero-rated <adj.> U بدون مالیات
indiscriminately U بدون تمیز
zero elasticity U بدون کشش
cordless U بدون سیم
diamensionless U بدون بعد
tax-free <adj.> U بدون مالیات
standstill U بدون حرکت
tax-exempt <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
without justification U بدون مجوز
disposed U بدون پوشش
deice U بدون یخ کردن
degas U بدون گازکردن
unwary U بدون نگرانی
diamensionless U بدون اندازه
disconnectedly U بدون ارتباط
without recourse U بدون رجوع
without recourse U بدون حق مراجعه
dealated U بدون بال
discontinuously U بدون اتصال
free of tax [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
ingenuously U بدون تزویر
aimlessly U بدون مقصد
unconditional U بدون قیدوشرط
hands down U بدون احتیاط
intestate U بدون وصیت
smokeless U بدون دود
guilelessly U بدون تزویر
untitled U بدون عنوان
untitled U بدون سراغاز
unvalued U بدون ارج
unfurnished U بدون اثاثیه
glabrous U بدون کرک
holdless U بدون گیره
unprofitable U بدون سود
unsigned U بدون امضاء
inelastic U بدون کشش
indolently U بدون درد
indistinctively U بدون فرق
incommunicable U بدون رابطه
incognizant U بدون شناسایی
inapproachable U بدون دسترسی
unceasing U بدون وقفه
unpromising U بدون امید
stagnant U بدون حرکت
immusical U بدون هماهنگی
immethodical U بدون اسلوب
unvocal U بدون موسیقی
faceless U بدون صورت
warless U بدون جنگ
undoubted U بدون تردید
exposed U بدون پوشش
wayless U بدون جاده
weanting U بدون بی منهای
seamless U بدون درز
voteless U بدون رای
exclusive of U بدون در نظرگرفتن
failure free U بدون خرابی
vacant succession U بدون جانشین
fruitlessly U بدون نتیجه
free trader U بدون گمرک
free play U بدون محدودیت
free of tax U بدون مالیات
free from slip U بدون لغزش
free from backlash U بدون لقی
valveless U بدون سوپاپ
flavorless U بدون مزه
vibrationless U بدون لرزه
irrespective U بدون مراعات
unoccupied U بدون مستاجر
nothing if not <idiom> U مطمئنا،بدون شک
free from error <adj.> U بدون مشکل
immaculate <adj.> U بدون مشکل
flawless <adj.> U بدون مشکل
sound <adj.> U بدون مشکل
impeccable <adj.> U بدون مشکل
faultless <adj.> U بدون مشکل
off hand U بدون آمادگی
excluding meals U بدون غذا
decaffeinated U بدون کافئین
without milk U بدون شیر
inoffensive U بدون زنندگی
expired U بدون اعتبار
undue U بدون مداخله
Nothing down. U بدون بیعانه.
bloodless U بدون خونریزی
alcohol-free <adj.> U بدون الکل
involuntarily U بدون اراده
notwithstanding U بدون توجه
bachelor U بدون عیال
bachelors U بدون عیال
inaction U بدون فعالیت
insecure U بدون ایمنی
immediately U بدون واسطه
confidently U بدون شبهه
unresponsive U بدون احتیاط
continuously U بدون توقف
humble U بدون ارتفاع
humblest U بدون ارتفاع
toothless U بدون دندانه
indubitable U بدون تردید
in vain <idiom> U بدون تفثیروموفقیت
non-taxable <adj.> U بدون مالیات
constantly U بدون تغییر
cold turkey U بدون آمادگی
bareheaded U بدون کلاه
faceless U بدون ویژگی
awless U بدون بیم
avirulent U بدون شدت
barrier-free U بدون حائل
asymptomatic U بدون علامت
unexceptional U بدون استثنا
unmanned U بدون سرنشین
cordless <adj.> U بدون سیم
wireless <adj.> U بدون سیم
non-assessable <adj.> U بدون مالیات
taxless <adj.> U بدون مالیات
free from taxes <adj.> U بدون مالیات
backless U بدون پشت
backless U بدون پشتی
by rote U بدون فکر
safely U بدون خطر
bloodlessly U بدون خونریزی
anechoic U بدون انعکاس
ametabolous U بدون دگردیسی
unequivocally U بدون ابهام
adrift U بدون هدف
unalloyed U بدون الیاژ
vainly U بدون نتیجه
blankly U بدون مقصودیامعنی
to be sure <idiom> U مطمئنا ،بدون شک
under one's own steam <idiom> U بدون کمک
unattended U بدون متصدی
wing it <idiom> U بدون آمادگی
unequivocal U بدون ابهام
unselfish U بدون خودخواهی
ametabolic U بدون دگردیسی
air dry U بدون رطوبت
consistently U بدون تناقض
acranial U بدون کاسهء سر
Recent search history Forum search
1postside
1strong
1Social worker job is to serve everyone without any discrimaintion
1ریاست عمومی اداره خدمات ملکی
2In order to be interesting you have to be mean
1بدین وسیله از شما صمیمانه دعوت به عمل می آید، تا در برنامه ی که به مناسبت سپاس گذاری و قدر شناسی از مساعدت های مالی کشور جاپان، که از جانب اداره محلی بامیان برنامه ریزی گردیده است، شرکت ورزیده ممنون
1filter-based devices
1filter-based cartridges
1 facing man power issue if some day my rigger will be free I provide you, project in on going and I send rigger to Jalalabad and Kundoz I am also
1leave the trial?
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com